سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویه، دیار من

حوادث طبیعی شهرستان رودبار

نوشتار اصلی: زمین‌لرزه رودبار و منجیل 

30 دقیقه بامداد روز پنج شنبه 31 خرداد 1369 زلزله‌ای با قدرت 7?3 ریشتر شهرستان رودبار را لرزاند. بر طبق نظر موسسه ژئو فیزیک دانشگاه تهران مختصات این زلزله در 36 درجه و 49 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 24 دقیقه و 51 ثانیه طول شرقی بود که منطبق بر بخش جنوبی استان گیلان(شهرستان رودبار) است. این زلزله بیش از 100 روستای شهرستان را به کل تخریب کرد و سی و هفت هزار نفر کشته و چهار صد هزار نفر بی خانمان بر جای گذاشت. اگر بازار داغ تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی 1990 نبود، تعداد تلفات این زلزله هولناک به مراتب بیش از این می‌شد.

این زلزله به منزله نقطه عطفی در برنامه مقاوم‌سازی ساخت و ساز کشور محسوب می‌شود زیرا استفاده از مصالح ساختمانی استاندارد را ضروری ساخت.

 

مراسم عزاداری حسینی

این روستا نیز مانند همه ایران زمین همیشه عزادار امام حسین (ع) بوده و خواهد بودع به همین دلیل در ایام محرم و صفر به عزاداری می پردازد. با درخوست مردم محل مبنی بر وجود یک روحانی در مسجد و برگزاری نماز جماعت در محل هیات امنای مسجد(که متشکل شده از چند نفری که توسط خود مردم انتخاب شدهاند و به کارهای مسجد رسیدگی می کنند) به شهرداری جیرنده( نزدیکترین شهر به روستا) رفته و درخواست روحانی می کنند. در ایام محرم همه اهالی سعی می کنن که هر جا که هستن به روستا بیایند. همچنین در مدت دوازده شب، هرشب در مسجد محل مراسم عزاداری برگزار می شود. نماز مغرب به جماعت اقامه می شود، بعد از شام که هر کس در خانه ی خود میل می کند در مسجد جمع می شوند. مراسم با سخنرانی روحانی شروع می شود و بعد مداحان قدیمی (حسین آقا ستوده، یدالله شیخی، احدالله قویدل) در مدح امام حسین (ع) مرثیه خوانی می کنند، و بعد از پخش چای و خرما و یا حلوایی که نذورات مردم هست و توسط جوانان روستا که برای هیئت ابوالفضل هستند انجام می گیرد، مداحان جوان مداحی کرده و سینه زنی و زنجیر زنی را انجام می دهند    . 

در روز تاسوعای حسینی همه ی مردم صبح در حیاط مسجد جمع می شوند و با حمل الم به طرف امامزاده ی محل بالاتر (ناوه که کمتر از پنج دقیقه تا روستا راه است) حرکت می کنند، و در طول مسیر پیرمردها در جلوی دسته حرکت می کنند و الم را نوبت به نوبت حمل می کنند و بقیه هم سینه می زنند و یکی هم برایشان مداحی می کند. جوانان در عقب آنها دسته ی زنجیرزنی تشکیل می دهند و یکی برای آنها مداحی می کند و زنان نیز پشت دسته زنجیر زنی حرکت کرده و سینه می زنند. در بین مسیر برای عزاداران شیر داغ بخش می شود. و زنان روستای ناوه اسفند دود می کنند. همچنین در زیر پای الم گوسفندانی را نیز قربانی می کنند. وقتی به امام زاده رسیدند مردم آنجا برای عرض سلام و خیر مقدم به همراه الم خود به پیشباز می آیند و الم ها را به هم می چسبانند که نمادی از در آغوش کشیدن حضرت ابوالفضل توسط امام حسین است و یکی از مداحان قدیمی اشعار السلام آقا سلام، السلام ای سید خوبان سلام و ....را می خواند. و در حیاط امامزاده زنجیر می زنند. روستاهای هسایه (کلیشم، لایه، انبوه، خرم کوه، یکنم، شهر جیرنده، معدن و ...) و حتی از جاهای مختلف گیلان در تاسوعا و عاشورا به امامزاده احمد و محمد می آیند. هرساله یکی از اهالی کلیشم که نذر دارد در امامزاده ناهار می دهد. در مسجد صاحب الزمان روستای ویه نیز مردم با کمک یک بانی بعد اقامه نماز ظهر و نماز عصر ناهار می دهند. در روز عاشورا نیز مردم صبح در حیاط مسجد جمع شده و با حمل الم به طرف مزار حرکت می کنند، و در آنجا عزاداری می کنند. در این روز سادات محل در مسجدبعداز اقامه نماز ظهر عاشورا و نماز عصر آبگوشت می دهند .

در شب شام غریبان همه در مسجد شب زنده داری می کنند. و یک ساعت مانده به اذان صبح، همه برق ها خاموش می شود و شمع روشن می گردد مداح قدیمی شروع به مداحی می کند و از غصه و اسیری زینب و اهل بیت امام حسین (ع) می خواند. در این هنگام جوانان الم را بر دوش خود حمل کرده و دور مسجد می چرخند و پارچه های بسته شده به الم را باز می کنند که نمادی از شهادت امام حسین (ع) و تنها شدن اهلش است.

در سوم امام حسین(ع) نیز زنان در خانه های خود غذا درست کرده و در سینی می گذارند به مسجد می برند. و مردها و زائرانی که برای زیارت به امام زاده آمده اند به مسجد رفته و آنجا ناهار می خورند. بعد ناهار عزاداری می کنند.

 

 

 


ارسال شده در توسط ص